بفرما برگ
سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام یواش یواش و بی صدا شدم جزء کباب خورا ...
نویسنده :
مامان و بابا
22:42
وقتی سید مهدی دختر میشود
سید مَهدی و قیلوله
پستونکمو بده می خوام بخوابم اهل قِیلولم ..... روزگارم بد نیست داستان تصویری قیلوله در ادامه ... پستونک رو از مامان گرفتم که مراسم قیلوله رو اجرا کنم تازه چشمام گرم شده بود که با صدایی از خواب پریدم ، گفتم آرووووووم الان وقت فضیلت قیلولست ، ساکت باشید بخوابیم به صورت دمر ، مشغول انجام قیلوله با مخلفات بودم که یهو یه صدایی بلند شد کیییییییییییییی منو بیدار کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بازم خوابیدم همش خواب می دیدم ضربه کاشته می زنن ، منم تنهایی دیوار ...
نویسنده :
مامان و بابا
2:10
سید مَهدی و رفقا
سیدمهدی و رفقای نابابش هوتن و هومن البته رفقا شیش هفت سالی بزرگتر از سید مهدی هستن (هفت سال پیش خریدمشون ) دو تا عکس دیگه با رفقا رو در ادامه مطالب ببینید سید مَهدی و یه دونه دندونش سید مَهدی دلخور از رفقا ...
نویسنده :
مامان و بابا
0:51
سید مَهدی عاشق آب بازی
تاب
تمرین آواز
سید مهدی در حال تمرین آواز با موهای بلند و بلوندش ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:31